سلام .میخوام از بازدیدی که چند روز پیش از سالمندان عزیز در یک مرکز نگهداری سالمندان داشتیم بگم .
ابتدا اجازه بدهید یک تعریفی از سالمند داشته باشم
دوران سالمندی مانند دوران کودکی یا جوانی ، یکی از مراحل زندگی است ، با این تفاوت که دوران کودکی و جوانی سرشار از انرژی و تلاش است ولی دوران سالمندی همراه با تحلیل قوا و
کاهش میزان فعالیتهای فیزیکی می باشد.
در فرهنگ زندگی ساز اسلام،بر تکریم پیران تأکید بسیار شده است. وقتی دفتر سخنان امامان معصوم را ورق می زنیم در این باره اشارات گویای بسیار می یابیم. امام صادق علیه
السلام می فرمایند: «پیران خویش را تکریم و با خویشان خود، رفت وآمد کنید». و در جای دیگری فرموده اند: «از ما نیست کسی که به سالمندان احترام نگزارد و بر کودکان شفقت
نورزد». پیامبر عظیم الشان اسلام نیز، باب دیگری از اخلاق اسلامی را به روی ما گشوده، می فرمایند: «احترام و تعظیم پیران امّت من، تکریم و تعظیم من است».
متأسفانه در زمان ما ، تکریم سالخوردگان کمرنگ شده و به آنان عنایت نمی شود . آیا با تمام سفارشاتی که دین مبین اسلام نسبت به تکریم والدین داشته می توان ، والدین خویش را به
هنگام فرو افتادن درورطه ناتوانی و خزان زندگی رها کرده و در غربت تنهایی گذاریم؟
سالمندان که زندگی سخت و دشوار خویش را در فراهم نمودن شرایط زندگی بهتر برای فرزندان خود گذرانده اند و به دوران پیری رسیده اند ، تنها یک آرزو دارند و آن این است که در خانه ای
آرام و مملو ازمحبت در کنار فرزندان و نوادگان خویش ، روزهای آخر عمر را سپری نمایند.
سالمندان امروز جوانان دیروز اند ، پس بهتر است اندکی به فردای خویش نیز بیاندیشیم و سالمندان ، این اندیشه های سرشار و خاموش را تکریم نماییم چرا که تکریم بزرگان مایه برکت در
زندگی است.از عمده ترین راههاى انتقال یک فرهنگ به نسلهاى آینده، رفتار پدر و مادر و مربیان است. کودکان، آنچه را در رفتار بزرگترها ببینند، از آن الگو می گیرند.
احترام به بزرگترها و رعایت ادب و تکریم نسبت به سالخوردگان، اگر در عمل و رفتار ما تجلى یابد، فرزندان ما نیز، این فرهنگ را می آموزند و با همین آداب و سنن بار میآیند. کسى که انتظار
ادب و معرفت و حق شناسى از فرزندانش دارد، باید همین حالت رانسبت به پدر و مادر و بزرگترها نشان دهد، تا کوچکترها هم از او بیاموزند.
این یک سنت تاریخى و تأثیر و تأثر از اعمال و رفتار است. هر کس چیزى را درو میکند که کِشته است. اگر در حدیث است که «لا میراثَ کالادب»؛ هیچ ارثى همانند ادب نیست که از بزرگان به
فرزندان برسد،در این مورد هم مصداق می یابد.
امام على(ع) فرمود:
«وَقِّرُوا کبارَکُمْ، یُوَقّرْکُمْ صِغارُکُم»؛به بزرگانتان احترام کنید، تا کوچکترها هم به شما احترام کنند.
امام صادق(ع) نیز فرموده است:
«بِّروا آباءَکم، یَبِرُّکُمْ اَبْناؤکُمُ»؛به پدرانتان نیکى کنید، تا فرزندانتان هم به شما نیکى کنند.
این دقیقاً برداشت محصول، از زراعتى است که انسان با رفتارش در زمین دل و لوح جان کودکان انجام می دهد.
مهمترین درس تربیتى، آن است که با عمل داده شود. کودکان نیز مستعدترین شاگردانی اند که «درسهاى عملى» را با دقت، از رفتار ما می آموزند. اگر ما به سالمندانمان احترام نگذاریم، از
خردسالان ونوجوانان چه انتظارى داشته باشیم که با سالخوردگان و خود ما با احترام و تعظیم و تکریم، برخورد کنند؟ این ارتباط متقابل در تأثیرگذاریهاى رفتارى را نمی توان نادیده گرفت.
به قول معروف، اگر احترام امامزاده،توسط متولى رعایت نشود، از دیگران چه انتظارى است؟!
جاى سالمندان، پیش از آنکه در «آسایشگاه»ها و «سراى سالمندان» باشد، کانون گرم و بامحبت خانه هاست، تا چراغ خانه روشن بماند و محور تجمع و الفت افراد گردند.
و از اندیشه آنان نیز استفاده شود.
بالاخره آنان، حاصل یک عمر، تجربه و چشیدن سرد و گرم روزگارند و می توانند «مشاور» خوبى در تصمیم گیریهاى زندگى باشند.
]چند روز پیش بمناسبت روز سالمندان با دوستان پزشک به یکی از این مراکز نگهداری سالمندان رفته بودیم که هم عیادتی کرده باشیم هم شروعی باشه برای معاینات دوره ای
این قشر عزیز از جامعه .
وقتی که وارد این محیط سرشار از غم سنگین واندوه شدیم وتو موهای سفیدشان را که می بینی، دلت از غم پر می شود. می دانی که زمان خواهد گذشت
و تو نیز روزی، سفیدی موها را تجربه می کنی ودست هایت چروک و سوی چشمانت به ضعف می گراید. پشت تو نیز روزی خمیده می شود.
دست هایت می لرزد و زیبایی چشم گیرت زیر موج چروک های صورتت جمع می شود.
تو هم روزی مادربزرگ وپدربزرگ می شوی. چشم به در می دوزی که شاید کسی بیاید و تمام لحظات تنهایی ات را پر کند. مادر بزرگ ها و پدربزرگ های تنها را دیده ای؟
دیده ای که چطور تنهایی شان را بین عکس های سال های قبل تقسیم می کنند؟
ساعت ها می نشینند و با تنها عکسی که از عزیزی به یادگار دارند حرف می زنند و ظرف احساسشان را آرام خالی می کنند. وقتی که حرف هایشان تمام می شود اندوهی بزرگ در
دل هایشان لانه می کند و اشک آهسته بر روی صورتشان جاری می شود. بیایید نگذاریم پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، اشک تنهایی بریزند.
هر چهار نفرمون کافی بود که یک تلنگر بهمون بزنند تا سیلاب اشک بر روی صورتمان سرازیر بشه
یاد بیار که زمانی این انسانهای ناتوان امروز در گذشته ای نه چندان دور با تمام توانشان کار کردند وفعالیت کردند تا فرزندانشان رشد کنند و وبزرگ بشوند
حالا چی شده که بعد از توانمند شدن فرزندان پدر ومادرها که در این برهه از حیاتشان نیازمند کمک وتوجه فرزندان خودشون هستند به سرای سالمندان تبعید میشوند ؟
این انصافه ؟از کی تا بحال مزد وپاداش یک عمر تلاش را با بیمهری و دور انداختن جواب میدهند ؟
در هر معاینه ای که از هر کدومشون میکردیم سوال میکردیم مادر عزیز یا پدر عزیزبرای فرزندت حرفی داری بزنی ؟
اکثرشون که فقط دعا برای سلامتی وخوشبختی بچه هاشون میکردند کم پیدا میشد که بخوان برای این بی مهری آنها نفرینی کنند یا گلایه داشته باشند
یا سکوت میکردند سکوتی که هزاران حرف داشت واگر لب باز میکردند وناگفنته های دلشان را میگفتنددل سنگ برایشان کباب میشد
چه برسد به انسانهای ضعیفی چون ما
نگاه میگردند اما طاقت نداشتی مستقیم به نگاهشان نگله کنی زیرا نگاهشان تا عمق وجودت نفوذ میکرد ودلت میلرزید
وقطرات اشکشون را بیصدا پاک میکردند یا دعاشون میکردند که هرجا هستند سالم باشند
واز دلتنگیهاشون میگفتند که دوست دارند بیشتر به آنها سر بزنند
خیلی دلمون شکست خیلی ناراحت شدیم یک آن از آینده خودمون ترسیدیم
سالمندان امروز جوانان دیروز اند ، پس بهتر است اندکی به فردای خویش نیز بیاندیشیم و سالمندان ، این اندیشه های سرشار و خاموش
را تکریم نماییم چرا که تکریم بزرگانمایه برکت در زندگی است.
نشان لیاقت خدا، مدالی نیست که بر گردنت بیاویزی. نشان لیاقت خدا، تنها چند خط ساده است؛ خط های ساده ای که بر پیشانی ات می کشد. هر تقویم که تمام می شود،
خطی بر خطوط پیشانی ات اضافه می گردد و روزی می رسد که پیشانی ات پر از دست خط خدا می شود.
آیینه ها می گویند آن کس زیباتر است که خطی بر چهره ندارد؛ آیینه ها اما دروغ می گویند. دست خط خدا بر هر صفحه ای که
بنشیند، زیبایش می کند. جوانی، بهایی است که در ازای دست خط خدا می دهیم. دست خط خدا اما پیش از اینها می ارزد. کیست که جوانی اش را به دست خط خدا نفروشد؟
بیایید با این انسانهای عزیز وگرانقدر بهتر رفتار کنیم